■قدرت،آزادی، حق ….و عاشورا
●”حسینبن علی؛مشارکتِ متفکرانه و نفی عوام گراییِ محض “(۱)
*سید احمد حبیب نژاد/عضو هیات علمی گروه حقوق عمومی پردیس فارابی دانشگاه تهران
صریح باید گفته شودکه دموکراسی،مشارکتِ محضِ مردم نیست .اصلا نمی توان سرنوشت جامعه ای را به آرایِ هیجانی ،متزلزل و”همگانی ” و نیامیخته با تعقل ، منطق ، خرد و اندیشه سپرد.
هسته ی اصلی دموکراسی ،”مشارکتِ متفکرانه همگانیِ مردم” است.اگر مشارکت، بدون تبعیض و واقعا همگانی در انتخابات و اداره امور کشور برای دموکراسی، به مثابه “خون “در رگهایش باشد ولی” روحِ”مردم سالاری، “تفکر” و “اندیشه ” است یا باید باشد.
جهان، نظامهای سیاسی زیادی را دیده است که در ظاهر و صورت ،مبتنی بر آرا و خواست اکثریت شهروندانش به وجود آمد و کردند آنچه را نباید میکردند.
متنِ نامه امام حسین به مردمکوفه به خوبی گواه بر لزوم همدلی وصفِ”متفکرانه”در کنار ویژگیِ”همگانی” است.
امام ع می فرماید اگر ” مَلَئِکُمْ وَذَوی الفَضْلِ وَ الْحِجی مِنْکُمْ “(=بزرگان قوم و صاحبان عقل و خرد و اندیشه)بر موضوعی مربوط به اجتماع،حکمرانی و مدیریت عمومیِجامعه به نقطه اشتراکی برسند و آن را مطالبه کنند ،حجت حتی بر اماممعصوم نیز تمام میشود .
مفهومِ مخالفِ جمله ی شرطیه “فاِن کَتَبَ” نشان می دهد صرفِ آرایِ همگانی ،بدون پشتوانه ای از خرد و تعقل و اندیشه اعتباری ندارد و همان “پوپولیسم” است که نه مبتنی بر “یک نفر =یک رای”که بر “یک دلار =یک رای”استوار است.
و این متنِ آخرین نامه ی امام حسین ع به مردم کوفه است:
“بسم اللَّه الرحمن الرحیم از طرف حسین بن على به سوى گروه مؤمنین و مسلمین. اما بعد؛ هانى و سعید نامه هاى شما را نزد من آوردند و آخرین نفر فرستادگان شما بودند که نزد من آمدند. کلیه آنچه را که شما شرح داده بودید فهمیدم. سخن اکثر شما این بود که ما امام نداریم. تو بسوى ما بیا شاید خدا ما را بوسیله تو به حق هدایت و نزدیک نماید.
من برادر و پسر عم و شخصى که از اهل بیت و مورد وثوق من است یعنى مسلم بن عقیل را بسوى شما می فرستم.
اگر مسلم براى من بنویسد که نظرات بزرگانقوم و صاحبان فضل و اندیشه شما مانند آراء عموم است همان طور که فرستادگان شما آمدند و نامه هاى شما را قرائت نمودم من با خواست خدا به زودى به سوى شما می آیم ….و السّلام.”
“بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام إِلَى الْمَلَإِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُسْلِمِینَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ هَانِئاً وَ سَعِیداً قَدَّمَا عَلَیَّ بِکُتُبِکُمْ وَ کَانَا آخِرَ مَنْ قَدِمَ عَلَیَّ مِنْ رُسُلِکُمْ وَ قَدْ فَهِمْتُ کُلَّ الَّذِی اقْتَصَصْتُمْ وَ ذَکَرْتُمْ وَ مَقَالَهُ جُلِّکُمْ أَنَّهُ لَیْسَ عَلَیْنَا إِمَامٌ فَأَقْبِلْ لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ یَجْمَعَنَا بِکَ عَلَى الْحَقِّ وَ الْهُدَى وَ أَنَا بَاعِثٌ إِلَیْکُمْ أَخِی وَ ابْنَ عَمِّی وَ ثِقَتِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلٍ فَإِنْ کَتَبَ إِلَیَّ بِأَنَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ رَأْیُ مَلَئِکُمْ وَ ذَوِی الْحِجَى وَ الْفَضْلِ مِنْکُمْ عَلَى مِثْلِ مَا قَدَّمَتْ بِهِ رُسُلُکُمْ وَ قَرَأْتُ فِی کُتُبِکُمْ فَإِنِّی أَقْدَمُ إِلَیْکُمْ وَشِیکاً إِنْ شَاءَ اللَّهُ ….وَ السَّلَامُ”
شب اول محرم ۱۴۴۰